ابله
زندگی را ابلهانه دوست دارم،
آنگونه که در صف نان با لبخند
جایم را به مامور شتابزده ی ساواک بدهم،
و از صندلی ام به نشانه ی احترام برخیزم
با ورود بازجوی سازمان سیا،
و صبح به خیر بگویم
در سودان
به جاسوسی که مرا می پاید تا آخر شب.
ابلهانه زندگی را دوست دارم.
وحید.ش
3 شهریور 93
7 صبح
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2